پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:
- تو میتوانی مرا بزنی یا من تورا ؟
پسر جواب داد : - من می زنم .
پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ، ولی باز همان جواب را شنید.
با ناراحتی از کنار پسر رد شد و بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جواب بهتری بشنود ...
- پسرم من میزنم یا تو؟
این بار پسر جواب داد : - شما می زنی ... !
پدر گفت : - چرا دو بار اول این را نگفتی؟
پسر جواب داد : - تا وقتی دست شما روی شانه من بود، همه عالم را حریف بودم. ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی ، قوت و قدرتم را با خود بردی ... !!!

روابط عمومی شبکه بهداشت و درمان راز و جرگلان