محبت و احترام به خانواده در سیرۀ حضرت زهرا سلام الله علیها
یکی از مهمترین عوامل ثبات و پایداری خانواده، صمیمیت و احترام متقابل اعضا با یکدیگر است. در این نوشتار، سیرۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها را در سه سطح محبت و احترام به والدین، همسر و فرزندان مرور میکنیم.حضرت زهرا سلاماللهعلیها در همۀ جنبههای زندگی برای امت اسلام الگویی ممتاز به شمار میروند. رفتار آن بانوی بافضیلت حتی برای فرزندانشان نیز سرمشق است. امام عصر ارواحنا فداه در توقیعى به خط مباركشان نوشتهاند: «وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ فاطمه دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله براى من الگویى نیكوست. (الغیبه، ص 286)
یکی از مهمترین عوامل ثبات و پایداری خانواده، صمیمیت و احترام متقابل اعضا با یکدیگر است. در این نوشتار، سیرۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها را در سه سطح محبت و احترام به والدین، همسر و فرزندان مرور میکنیم.
1. سیرۀ فاطمی در احترام به والدین
در روایتی از بانوی عصمت و طهارت میخوانیم: خداوند نیکی به والدین را برای جلوگیری از خشم (خودش) قرار داد.» (من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۸)
ایشان خود در احترام به پدر و مادر ضرب المثل بودند تا جایی که از سوی پدر مفتخر به مدال افتخار «ام ابیها» (مام پدر) شدند. البته ایشان خیلی زود از نعمت وجود مادر محروم شدند ولی همواره مایۀ چشمروشنی و آرامش خاطر پدر بودند. جلوههای محبت و تکریم بانوی اسلام نسبت به پیامبر اکرم فراوان است از جمله:
یک. در جنگ احد شایعۀ قتل رسول خدا توسط دشمن منتشر شد. بانوی اسلام با شنیدن این خبر، به همراه چند تن از بانوان هاشمی خود را به کارزار احد رساندند. هنگامی که پدر را با دندانی شکسته و پیشانی خونآلود دیدند بیدرنگ به مداوای ایشان پرداختند. ابتدا خواستند خون را از چهرۀ پدر بسترند اما وقتی مشاهده کردند که خون بند نمیآید قطعهحصیری را سوزاندند و از خاکستر آن برای پانسمان زخم استفاده کردند تا خونریزی را متوقف کنند. نقل شده در این ماجرا امیرالمؤمنین علیهالسلام با سپر آب میریخت و فاطمه سلاماللهعلیها سر پدر را شستوشومیداد. (بحارالانوار، ج 59، ص 192)
دو. در جنگ احزاب که مدینه در محاصره قرار داشت، هر کس به اندازه توان خود، جنگ را پشتیبانی میکرد. زهرا سلاماللهعلیها نیز نان میپخت و قسمتی از نیازمندیهای مجاهدان را تأمین مینمود. در یکی از روزها که برای فرزندان خود نانی تازه آماده کرده بود، نتوانست بدون پدر از آن استفاده کند؛ از این رو، به خطّ مقدّم جبهه نزد پدر شتافت و گفت: پدر جان! قرص نانی پختهام، دلم آرام نگرفت که بدون شما میل کنم، آن را برای شما آوردهام.
پیامبر نگاه مهربانی را به دخترش دوخت و آنگاه با صدایی آرام و خسته گفت: «این، اوّلین غذایی است که پدرت بعد از سه روز بر دهان میگذارد.» (پرتوی از مکتب زهرا سلاماللهعلیها، ص 59)
سه. پس از نزول آیۀ: «لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا»؛ آنگونه که یکدیگر را صدا میزنید، پیامبر را صدا نزنید. (نور:63)، ایشان نیز مانند دیگران پدرش را با عنوان «یا رسول الله» خطاب میکرد، اما رسول خدا به او فرمود:
«فاطمه جان! این آیه درباره تو نازل نشده و نه درباره خاندان و نسل تو. تو از منی و من از توام. این آیه در مورد جفاکاران و تندخویان بینزاکت قریش نازل شده است. تو بگو پدر جان، که این سخن قلب مرا زنده و خدا را هم خشنود میکند.» (مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 320)
یکی از مهمترین عوامل ثبات و پایداری خانواده، صمیمیت و احترام متقابل اعضا با یکدیگر است--
2. سیرۀ فاطمی در احترام به همسر
طبق آیۀ 21 سورۀ روم، زن و مرد آرامشگر وجود یکدیگرند و خداوند این آرامش را با دو موهبت مودت و رحمت، ضمانت کرده است. مودت ، عشقی دو طرفه و خالص است که در رفتار تجلی میکند و رحمت، پشتوانه و پساندازی است برای رورزهای سخت، اما هر دو نیاز به مراقبت دارند. اصلیترین راهکار مراقبت از این سرمایۀ زندگی مشترک، برخورد محبتآمیز با همسر در رفتار و ابراز صمیمانۀ آن در گفتار است که در این باب به ذکر دو نمونه بسنده میکنیم:
یک. عرب، کنیه را برای تکریم و احترام به کار میبرد. حضرت زهرا سلاماللهعلیها در حضور دیگران، همسرشان را با کنیۀ محترمانۀ «ابالحسن» یا «امیرالمؤمنین» مورد خطاب قرار میدادند و در خلوت با تعبیر صمیمی «ابن عم» (عموزاده).
دو. حضرت صدیقه کبری به امیرالمؤمنین علیهماالسلام میفرمود: «رُوحِی لِرُوحِكَ وِقَاءً، وَ نَفْسِی لِنَفْسِك فِدَاء»؛ روحم فدای روح تو و جانم سپر بلای جان تو. (مدینة المعاجز الائمة الاثنی عشر، ج 3، ص 369)
امیرالمؤمنین علیهالسلام هم در هنگام وداع با پیکر مطهر حضرت فاطمه سلاماللهعلیها با کلماتی سرشار از عاطفه و احساس اینگونه سوگواری میکردند:
نَفْسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ
یَا لَیْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَاتِ
لَا خَیْرَ بَعْدَكِ فِی الْحَیَاةِ وَ إِنَّمَا
أَخْشَى مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیَاتِی (مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص 240)
یعنی: «غم و غصه جانم را در سینه حبس کرده، ای کاش همراه این همه غم و اندوه جانم از بدن خارج میشد. بعد از تو دیگر در زندگی خیر و امیدی نیست. گریه من به خاطر ترس از طولانی شدن عمرم بعد از توست»
3. سیرۀ فاطمی در احترام به فرزند
بچهها غیر از حقوق شرعی و اخلاقی، سه حق عاطفی بر گردن والدین دارند:
یک. حق دارند پدر و مادر را دوست داشته باشند. (در ازدواج دوم، رضایت فرزند شرط نیست اما دوست داشتن حق اوست)
دو. حق دارند پدر و مادرِ دوستداشتنی داشته باشند. (گاهی اعتیاد و بزهکاری، بچهها را از حق دوست داشتن محروم میکند)
سه. حق دارند پدر و مادرشان همدیگر را دوست داشته باشند.
رفتار حضرت زهرا سلاماللهعلیها با فرزندان دلبندشان به گونهای بود که همۀ این حقوق عاطفی را در حد کمال رعایت میکردند. در اینجا چند نمونه از سیرۀ فاطمی را به عنوان شاهد مثال میآوریم:
یک. سلمان میگوید: روزی فاطمه زهرا(سلام اللّه علیها) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه میکرد و بی تاب بود. عرض کردم، برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمودند: «من به آرام کردن فرزندم اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید». (بحارالانوار، ج۴۳، ص ۲۵۷)
دو. تعابیر و اوصافی که والدین، فرزندانشان را با آن مورد خطاب قرار میدهند میزان محبت و مهرورزی آنها نسبت به فرزندان را نشان میدهد. مطالعۀ حدیث کساء نشان میدهد مادر سادات سلاماللهعلیها فرزندان خود را با اوصافی مثل« میوۀ دل» و«نور دیده» مورد خطاب قرار میدادند.
سه. غیر از تر و خشک کردن، تغذیۀ و بهداشت بچهها، همبازی شدن با آنها، نشاندهندۀ شدت علاقۀ والدین نسبت به فرزندان است. نقل شده: بانوی اسلام فرزندشان حسن علیهالسلام را هنگامی که خردسال بودندف در آغوش میگرفتند و بالا و پایین میانداختد و در همان حال این شعر را در گوششان زمزمه میکردند:
أَشْبِهْ أَبَاكَ یَا حَسَنُ
وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِ الرَّسَن
وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ
وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَن (بحارالانوار، ج 43، ص 286)
یعنی: «ای حسن! مثل پدرت باش و ریسمان (ظلم و ستم) را از (گردن) حق وا کن . خداوند منان را پرستش نما و کینهتوز و حقستیز را به دوستی مگیر.»